![](http://www.persianv.com/havades/khabar/IMAGE634992038763296406.jpg)
این زن میگوید: اصلاً نمیدانست خواستگار چرب زبانش دزد است و
فریب خورده و قربانی نقشه ماهرانه وی شده است. پسر و دختران این زن که همگی
ازدواج کردهاند 7میلیون پول طلافروش را دادهاند اما هنوز مشخص نیست وی
در این دزدی چه نقشی داشته است.
عقربههای ساعت 12 و 2 دقیقه ظهر سهشنبه پانزدهم اسفند ماه را نشان
میداد. زن و مردی پای در یک طلافروشی در ورامین گذاشتند و با خونسردی زیاد
از مرد جواهرفروش خواستند 2 مدل از گردنبندهای طلایی که پشت ویترین است را
در اختیارشان قرار بدهد.
مرد طلافروش که زن 46 ساله و مردی جوان را پیش روی خود میدید فکر نمیکرد چه سناریویی در انتظارش است.
مرد جوان کلاهی به سر داشت و با زن جوان درباره زیبایی 2 گردنبند طلا حرف
میزد. وقتی گردنبندها وزن شدند مرد جواهرفروش قیمت یکی از آنها را 7
میلیون تومان و دیگری را 5 میلیون تومان اعلام کرد و مرد جوان که ادعا
میکرد بین خرید 2 گردنبند دودل شده است خواست تا همسرش آنها را به گردن
بیندازد تا در انتخاب طلاها مطمئن شود.
زن و مرد با اجازه مرد طلافروش ابتدا گردنبند 5 میلیونی را برداشته و زن
برای به گردن انداختن طلا به سمت آینه گوشه مغازه رفت و مرد جوان که به
دنبال فرصت مناسب بود گردنبند 7 میلیونی را از روی میز برداشت تا آن را نیز
به همسرش بدهد. سپس به سمت این زن رفت، همزمان مرد دیگری وارد مغازه شد و
مرد کلاهپوش به جای اینکه گردنبند را به همسرش بدهد خیلی آرام با طلایی که
در کیف کوچکش جاسازی کرده بود از مغازه بیرون رفت و پا به فرار گذاشت.
مرد جواهرفروش که باور نمیکرد به همین راحتی طلای 7 میلیونیاش به سرقت
رفته باشد وقتی دید زن مرموز نیز میخواهد آنجا را ترک کند وی را دستگیر
کرد و به پلیس 110 زنگ زد.
با اعلام سرقت طلای 7 میلیونی تیمی از ماموران کلانتری 12 ورامین در محل
حاضر شدند و «مهری» که اصرار بر بیگناهی داشت را دستگیر کردند. این زن
زمانی که در برابر بازپرس شعبه اول دادسرای ورامین قرار گرفت گفت که مرد
کلاهپوش را نمیشناسد و با این ادعای عجیب بازپرس مسعودی دستور داد تا تیمی
از ماموران پلیس آگاهی ورامین برای افشای راز مجرمانه این زن وارد عمل
شوند.
«مهری» در تحقیقات ابتدایی کارآگاهان گفت: چندی پیش «رضا» به تلفن من زنگ
زد و خواست تا با هم برای ازدواج آشنا شویم. خیلی چربزبان بود. به وی
اعتماد کردم و به پیشنهادش با وی قرار گذاشتم و تنها دو بار رضا را در
خیابان دیدم چون همسرم زنده نیست ماجرای ازدواجم با «رضا» را تنها با یکی
از دخترانم در میان گذاشتم ولی هنوز تصمیم نگرفته بودم تا اینکه «رضا»
خواست تا در خرید طلا برای مادرش وی را همراهی کنم. چون به «رضا» اعتماد
پیدا کرده بودم به همراه وی به ورامین آمدم و بعد از اینکه 2گردنبند طلا
را انتخاب کردیم. وارد مغازه شدیم و «رضا» خواست یکی از آنها را برای
امتحان و مشاهده برگردنم بیندازم. من نیز به گوشه مغازه که آینهای داشت
رفتم اما زمانی که برگشتم متوجه شدم «رضا» گردنبند طلایی گرانقیمت را
دزدیده و پا به فرار گذاشته است.
در حالی که کارآگاهان ردی از «رضا» به دست نیاورده بودند، «مهری» که
میگوید خانوادهای مرفه دارد با پرداخت پول طلای دزدیده شده که 7 میلیون
تومان است خواست تا خود را از این مخمصه بیرون بکشد اما این زن برای
تحقیقات گسترده و افشای دیگر جرایم احتمالیاش در اختیار پلیس آگاهی ورامین
است.
بنابر این گزارش، بازپرس مسعودی خواست کسانی که به این شیوه و شگرد در دام
سرقتهای طلایی و احتمالی این زن و مرد گرفتار شدهاند برای شناسایی و
اعلام شکایت به شعبه اول بازپرسی دادسرای ورامین و یا به پلیس آگاهی ورامین
مراجعه کنند.
گردآوری
:
گروه
اینترنتی پرشین وی